جدیدترین های نوروفیدبک و درمان های نوین علوم شناختی آزارا

مرکز نوروفیدبک و علوم شناختی آزارا

نوروفیدبک ، بیوفیدبک ، معرفی مراکز برتر ، دستاورهای علوم شناختی

مکان تبلیغات شما

امکانات وب

پر مخاطب ها

    عضویت

    نام کاربري :
    رمز عبور :

    مثبت گرایی سمی چیست. اینترنت مملو از نقل قول‌ها و عبارات نشاط‌آور است که قرار است به شیوه‌ای مفید، مثبت‌اندیشی را القا کنند.

    این کلمات ممکن است آرامش بخش باشند، اما همچنین جنبه ای از فرهنگ متحده را برجسته می کنند که می تواند بیش از آنکه مفید باشد مضر باشد و به آن مثبت گرایی سمی گفته می شود.

    مثبت بودن سمی سطحی است. به عبارت دیگر یک اطمینان کاذب است، مانند کسی که می گوید “همه چیز به دلیلی اتفاق می افتد” یا “همه چیز درست می شود” در حالی که شما در بدترین وضعیت ممکن قرار دارید.

    در اینجا چیزی است که باید در مورد تفاوت بین مثبت بودن واقعی و مثبت گرایی سمی بدانید و نحوه جلوگیری از آن ذکر شده است.

    مثبت نگری سمی چیست
    درک این نکته مفید است که مثبت بودن سمی دقیقاً چیست؟ زیرا همه مثبت اندیشی ها بد نیستند. مهم است که بدانیم مثبت اندیشی دو چیز متفاوت اما مرتبط است: احساسات درونی ما و احساساتی که به دیگران القا می کنیم.

    مثبت گرایی سمی معمولاً به منظور ایجاد آسیب نیست و اغلب، در موقعیت‌هایی اتفاق می‌افتد که می‌خواهیم کمک کنیم، اما نمی‌دانیم چه بگوییم.

    نشانه مثبت گرایی سمی
    در زیر برخی از عبارات و تجربیات متداول مثبت گرایی سمی آورده شده است که به شما کمک می کند تشخیص دهید که چگونه در زندگی روزمره ظاهر می شوند:

    پنهان کردن احساسات واقعی خود
    احساس گناه برای آنچه احساس می کنید.
    شرمساری به دلیل ابراز ناامیدی یا هر چیزی غیر از مثبت بودن
    پاک کردن چیزهایی که شما را آزار می دهد
    استفاده از عبارت های «بهش فکر نکن، مثبت باش!»، « نگران نباش، خوشحال باش»، « شکست یک گزینه نیست»، « همه چیز در پایان درست خواهد شد»، « اگر من می توانم این کار را انجام دهم، شما هم می توانید» و « هر اتفاقی دلیلی دارد».
    مثبت گرایی سمی چگونه بر روابط شما تأثیر می گذارد
    بسیاری از ما نمی دانیم که چگونه در مورد موضوعات ناراحت کننده صحبت کنیم و در تلاش برای این کار ممکن است به رابطه خود آسیب وارد کنیم.

    با مثبت گرایی سمی، می‌خواهیم احساس بهتری به دیگران بدهیم، اما معمولاً تأثیر مطلوب را ندارد.

    برای مثال شاید دوست شما به شما بگوید که چقدر در مورد آینده ترسیده و نامطمئن است. شنیدن این موضوع سخت است، بنابراین به جای گوش دادن، سعی کنید به آن ها اطمینان دهید که همه چیز درست خواهد شد.

    متوقف کردن یک نفر (چه عمدی یا غیر عمدی) زمانی که او می خواهد چیزی دشوار و مهم را با شما به اشتراک بگذارد، باعث قطع ارتباط می شود.

    اگر بچه دار هستید، مثبت گرایی سمی می تواند بر رابطه شما با آن ها نیز تأثیر بگذارد.

    در مورد بچه‌ها، مثبت گرایی سمی ممکن است این باشد که به آن ها بگوییم، “حالت خوب است”، “این چیز مهمی نیست” یا “گریه نکن، همه چیز خوب است.”

    این به آن ها می‌آموزد که احساسات منفی آن ها خوب نیست و می‌تواند بر نحوه توسعه و پردازش مفاهیم در مورد احساسات آن ها تأثیرگذار باشد و یاد می‌گیرند که احساسات خود را سرکوب کنند.


    آنچه باید در مورد مثبت گرایی سمی بدانید
    مثبت گرایی سمی جنسیتی نیز هستند به طور مثال، پسرها تشویق نمی‌شوند که احساساتشان را بیان کنند، مگر آن‌هایی که قدرتشان را منعکس می‌کنند، مانند خشم، در حالی که دختران تشویق می‌شوند تا احساسات خود را ابراز کنند.

    این تفاوت‌های جنسیتی در جامعه‌پذیری هیجانی می‌تواند مردان را به سرکوب احساسات خود سوق دهد و زنان را برای نشان دادن احساسات مثبتی که ممکن است غیرواقعی هستند، تحت فشار قرار دهد.

    منبع:کانون مشاوران ایران-شناسایی مثبت گرایی سمی| پیشگیری، علل، علائم و درمان

     

    Mahsa
    جمعه 29 مهر 1401 - 0:19
    بازدید : 166

    نشانه های بی توجهی مرد به زن، نشانه های مرد بی احساس و طرز برخورد با بی توجهی شوهر در هر رابطه ای متفاوت می باشد اما می توان برخی از آن ها را که در اکثر روابط دیده می شوند نام برد. در این مقاله به 

    نشانه های مرد بی احساس
    1) اودر مورد روزی که داشتید سوال نمی کند.
    آخرین باری که شوهرت در مورد روزی که داشتی از تو پرسیده است یادت میاد؟ این نشان می دهد که همسرت کنجکاو است در مورد اتفاقاتی که برای تو افتاده است بیش تر بداند. برای این که این کار را تبدیل به عادت کنید حتماً حداقل چند بار در هفته از او بپرسید که روزش چطور بوده و واقعاً به آنچه در پاسخ می گوید گوش دهید. این اقدام کوچک می تواند راه طولانی را برای برقراری ارتباط مجدد با شوهرتان و بازگرداندن عشق به زندگی مشترک شماباشد.

    2) او نمی خواهد با شما وقت بگذراند
    هنوز هم با یکدیگر خوش میگذرانید؟ یا احساس می کنید که همسرتان دیگر علاقه ای به گذراندن وقت با شما ندارد؟ آیا خود شما فعالیت های مشترکی را فراهم می کنید که هردو از آن لذت ببرید؟

    اگر هیچ یک از کارهای بالا را انجام نمی دهید بهتراست که با هم صحبت کنید، زمان هایی را به فعالیت های مشترک اختصاص دهید و در مورد انجام آن ها سختگیر باشید.

    3) نیازهای عاطفی شما را نادیده می گیرد
    اگر احساس می‌کنید که همسرتان علاقه‌ای به گوش دادن به حرف‌های شما یا درک احساس شما ندارد، می‌تواند نشانه‌ای از این باشد که رابطه شما سرد شده است و از یکدیگر فاصله گرفته اید. این مورد بسیار مهم می باشد اگر احساس می کنید که نیازهای عاطفی و احساسات شما در رابطه درک نمی شود حتما به مشاور مراجعه کنید.

    4) دیگر از شما تعریف نمی کند
    بسیاری از مردان و زنان احساس می کنند که نیازی نیست هرروز و مرتب از همسر خود تعریف کنند اما این امر اشتباه می باشد، تعریف از یکدیگر به نزدیک شدن شما به هم کمک زیادی می کند. اگر همسرتان غذا درست می کند از دستپخت او تعریف کنید، اگر همسرتان هرروز سر کار می رود از تلاش او برای زندگی مشترک تقدیر کنید. با این کار به آن ها نشان می دهید که قدر کارهایی که برای شما انجام می دهند را می دانید.


    15  نشانه های بی توجهی مرد به زن + درمان
    5) از رابطه جنسی دوری می کند
    رابطه جنسی بخش بسیار مهمی از هر رابطه است، بنابراین دوری از آن نتایج بسیار بدی را برای شما به همراه دارد. آخرین بار چه زمان با هم رابطه جنسی داشته اید؟ آخرین بار کی یکدیگر را در آغوش گفته و بوسیده اید؟ 

    6) از خانه فرار می کند
    سعی کنید محیط خانه بدون از جنجال باشد تا همسرتان برای حضور در آن لحظه شماری کند، می توانید با یکدیگر در مورد اینکه چه چیزی باعث می شود محیط خانه بهتر شود صحبت کنید.

    7)مانند گذشته رمانتیک نیست
    رابطه ها به مرور زمان اشتیاق و ذوق اولیه را از دست می دهند اما نباید به طور کامل رمانتیک بودن را کنار بگذارید، برای هم گل و هدیه بخرید، برخی شب ها برای پیاده روی یا دیدن فیلم بیرون بروید و غیره.

    سعی کنید شوق و اشتیاق را به زندگی خود برگردانید تا اتش عشق خاموش شده را دوباره روشن کنید.

    8) در اطراف او احساس عدم جذابیت می کنید
    هر زنی لیاقت این را دارد که احساس کند زیبا و دوست داشتنی باشد، شما هم همینطور! ابتدا به این فکر کنید که چه کارهای همسرتان باعث می شود این احساس را داشته باشید سپس سعی کنید در مورد این احساسات با او یا مشاور حرف بزنید تا راهکارهایی برای حل آن پیش پای شما قرار دهند.

    9) دیگر به شما گوش نمی دهد
    آیا شده است که احساس کنید حرف های شما برای همسرتان اهمیتی ندارد؟در میان حرف شما می پرد یا اصلا اهمیتی به صحبت های شما نمی دهد؟
    تنها کاری که باید انجام دهید این است که از او سؤالاتی بپرسید تا مجبور شود بهتر به حرف های شما گوش دهد.

    10) به نظرات شما احترام نمی گذارد
    او دوست ندارد با شما در مورد چیزی بحث کند، نمی‌خواهد در مورد چیزهایی که دوست دارید و دوست ندارید بداند و علاقه ای هم نشان نمی دهد.

    این یکی از مهم‌ترین نشانه‌های یک شوهر بی‌اهمیت است که هرگز به نظرات و عقاید شما گوش نمی‌دهد.

    11) عمدا سعی می کند شما را آزار دهد
    اگر شوهرتان مدام سعی می‌کند شما را عصبانی کند یا حرف هایی می زند که می داند نسبت به آن ها حساس هستید بهتراست با او صحبت کنید و بدون شوخی به او توضیح دهید که حرف های او باعث می شوند چه احساساتی داشته باشید.

    12) همه چیز را به گردن شما می اندازد
    اگر شوهرتان مدام شما را به خاطر هر اشتباهی سرزنش می کند، حتی عواملی که خارج از کنترل شما هستند، نشانه واضحی است که او دیگر به احساسات شما اهمیت نمی دهد و نسبت به رابطه سرد شده است.

    منبع:کانون مشاوران ایران-15 نشانه های بی توجهی مرد به زن + درمان

     

    Mahsa
    جمعه 29 مهر 1401 - 0:17
    بازدید : 166

    نکات صحبت با فرد مضطرب یکی از مهم ترین نکات در ارتباط با فرد مضطرب می باشد بنابراین این مقاله را از دست ندهید.

    اختلالات اضطرابی یکی از رایج‌ترین انواع بیماری‌های روانی است و بدلیل کورونا، در حال افزایش است. حدود ۱۹ درصد از جمعیت بزرگسال ایالات متحده هر سال تحت تأثیر اضطراب قرار می گیرند. به احتمال زیاد فردی را می شناسید که دارای اضطراب است.

    بین اضطراب ناخوشایند اما منطقی که همه ما در موقعیت‌های استرس‌زا دچار می‌شویم و اضطراب ناتوان‌کننده و غیرمنطقی که افراد مضطرب در موقعیت‌هایی که واقعاً استرس‌زا یا تهدیدکننده نیستند احساس می کنند تفاوت وجود دارد.

    افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی نسبت در توانایی عملکرد و انجام کارهایی که از آن لذت می‌برند اختلال ایجاد می‌کند. بنابراین، تا زمانی که اختلال اضطراب قابل تشخیص نداشته باشید نباید اضطراب خود را با فرد دیگری مقایسه کنید.

    چه چیزی باید بگوییم و چگونه به فرد مضطرب کمک کنیم. 
    ۱٫به آن ها اطمینان دهید که کنارشان هستید
    شما مجبور نیستید بفهمید که دوستتان چه چیزی را تجربه می کند تا در کنار آن ها باشد و مجبور نیستید تجربیات خود را با تجربیات آن ها مقایسه کنید تا به آن ها نشان دهید که احساسشان را درک می کنید.

    اگر نمی دانید افکار فرد مضطرب چگونه است، در مورد آن صادق باشید. اما همچنین به آن ها بگویید که می خواهید کنار آن ها باشید تا هر طور که می توانید حمایتشان کنید.

    اگر دوست شما نسبت به اضطراب خود آگاه باشد یا در مورد آن صحبت کند، به شما اطمینان دارد. بنابراین نکات صحبت با فرد مضطرب را بیاموزید و بدون قضاوت به آنچه می گوید و تجربیاتش گوش دهید تا احساس کند که شنیده می شود و احساساتش مهم هستند.

    ۲٫اصراری برای روش درمانی نداشته باشید
    مدیتیشن و یوگا و تنفس عمیق و همه تکنیک های ضد اضطرابی هستند که ممکن است برای برخی افراد مفید باشد، شاید حتی برای دوست شما نیز موفق باشند اما ممکن هم هست نباشند.

    اضطراب شدید می تواند باعث ایجاد درد شود و حتی تنفس هم نتواند این ترس و اضطراب را کاهش دهد. اضطراب همچنین می‌تواند باعث شود که فرد آنقدر احساس بی‌قراری کند که ساکت نشستن تقریباً غیرممکن به نظر برسد.

    فرد مضطرب، تکنیک‌ آرام‌سازی متفاوتی را تجربه می کند، برخی از افراد به جای نشستن و نفس کشیدن آرام ، باید کارهای فعالی انجام دهند، مانند دویدن. دیگران ممکن است نیاز به صحبت با درمانگر داشته باشند. تنها در صورتی تکنیک ارائه دهید که آموزش لازم را در این زمینه دیده باشید یا دوستتان از شما درخواست کند در غیر این صورت در صحبت با فرد مضطرب تنها لازم است که خوب به حرف های آن ها گوش دهید.

    ۳٫ از آن ها بپرسید، چه کاری می توانم برای کمک به شما انجام دهم؟
    اگر دوست شما مدتی است که با اضطراب دست و پنجه نرم می کند، به احتمال زیاد می داند که چه چیزی به او کمک می کند تا احساس بهتری داشته باشد و چه چیزی به او کمک نمی کند. از او بپرسید که چه نیازی دارند و سپس آن را انجام دهید، حتی اگر درخواست آن ها به نظر شما احمقانه باشد.

    مدام حال او را نپرسید
    درخواست مداوم از آن ها برای به‌روزرسانی وضعیتشان می‌تواند باعث شود که برای بهتر شدن احساس فشار کنند. وقتی کسی را می بینیم که رنج می کشد، غریزه ما اغلب این است که سعی کنیم آن را درست کنیم. اما برخی چیزها، از جمله اضطراب، توسط افراد خارجی قابل رفع نیستند.

    از او نپرسید که چرا به مشاور مراجعه نمی کند
    ایرادی ندارد که نسبت به دوست خود ابراز نگرانی کنید، اما مواظب باشید که متهم به نظر نرسد. پیشنهاد دادن به دوستتان برای انجام کاری می‌تواند باعث ایجاد حس شرم در او شود، یا باعث شود که احساس کند در حال قضاوت شدن است.

    اگر آن ها نیاز به مراجعه به مشاور سلامت روان یا مصرف دارو داشته باشند، خودشان مراجعه می کنند و درمان لازم را دریافت می کنند.

    منبع:کانون مشاوران ایران-نکات صحبت با فرد مضطرب| به فرد مضطرب چه بگوییم و چه نگوییم

     

    Mahsa
    چهارشنبه 27 مهر 1401 - 22:35
    بازدید : 169

    اختلال بدریخت انگاری(body dysmorphic disorder)، تست خود زشت پنداری، درمان اختلال بدریخت انگاری یکی از اختلال هایی می باشد که امروزه بسیاری از افراد را درگیر خود کرده است

    تست اختلال بدریخت انگاری
    1) آیا از قسمتی از بدن خود مانند پوست، مو، بینی و شکم خود خوشتان نمی آید؟
    2) آیا بیش تر از یک ساعت در روز به ظاهر و اندام خود فکر می کنید؟
    3) آیا دیگران به شما گفته اند که ظاهرتان خوب است اما همچنان نگران ظاهر خود هستید؟
    4) آیا سعی می کنید ظاهرتان را پنهان کنید؟ ( مانند آرایش بیش از حد)
    5) آیا از برخی از فعالیت ها برای پنهان کردن ظاهر خود خودداری می کنید؟ ( مثلا  نگرانی از رفتن به مهمانی ها به دلیل نورهای روشن)
    6) آیا نگرانی در باره ظاهرتان باعث اختلال در موفقیت محل کار یا تحصیل شما شده است؟


    اختلال بدریخت انگاری| علائم، تست و درمان
    در مورد ظاهر خود چه احساسی دارید؟
    افرادی که درگیر اختلال تصویر تن هستند، اغلب تصویر درستی از ظاهر خود ندارند بنابراین در موقعیت های اجتماعی احساس  ترس، خجالت و شرمندگی پیدا می کنند. از طرفی این احساسات باعث می شود که از شرکت و حضور در اجتماع خودداری کنید و همین باعث تنهایی و افسردگی می شود.

    اگر عزت نفس شما پایین باشد با دیدن ظاهر دیگران احساس حسادت می کنید زیرا شما فقط به ظاهر اهمیت می دهید و آن ها ظاهر خوبی دارند، حتی ممکن است هنگامی که دیگران از شما تعریف می کنند ناراحت و خجالت زده شوید زیرا تعریف آن ها را واقعی نمی دانید.
    بسیاری از افرادی که درگیر اختلال بدریخت انگاری بدن هستند تصور می کنند که تا آخر بدون همسر و عشق خواهند ماند و کسی آن ها را دوست نخواهد داشت. این جملاتی است که ممکن است از فرد بدریخت انگار بشنوید: «من تازه با همسرم عقد کرده ام و هرگز نمی گذارم مرا بدون آرایش ببیند، حتی شب ها وقتی به خواب میرود آرایشم را پاک می کنم و صبح زود دوباره آرایش می کنم، من نمی توانم اجازه دهم که همسرم مرا بدون آرایش ببیند و احساس عذاب وجدان دارم که او من واقعی را ندیده است و  نمی داند که من چقدر زشت هستم…»

    عوامل ایجاد بدریخت انگاری
    1. محیط
    حتما تاکنون به سایت ها، مجلات و مقالات مد سری زده اید یا شاید سعی کرده اید با دنبال کردن آن ها ظاهر خوبی را برای خود حفظ کنید. مد این پیام غلط را که  ظاهر بی عیب مطلوب و دست یافتنی است به ما نشان داده است.
    از طرفی فیلم ها به شما نشان می دهند که تحسین، موفقیت و دوستان خوب همه با ظاهر مناسب مرتبط هستند و از طرفی افرادی که با استانداردهای زیبایی آن ها مناسب نیستند خطرناک، دیوانه و حتی احمق هستند.
    این رسانه ها به ما نشان می دهند که اگر آرایش کرده، ورزش کنیم، عمل جراحی انجام بدهیم و لباس های گرون و شیک بپوشیم لایق عشق خواهیم بود.

    2. صنعت اسباب بازی
    باربی یکی از اسباب بازی هایی است که برای کودکان بسیار تهیه می شود و کودکان به آن ها علاقه زیادی دارند. کودکان دختر بسیار دوست دارند شبیه این عروسک ها باشند. در طی سال ها باربی ها لاغر و لاغر تر می شوند و یکی از دلایل اصلی در اختلال خوردن می باشد که بسیار دیده می شود.

    منبع:کانون مشاوران ایران-اختلال بدریخت انگاری| علائم، تست و درمان

     

    Mahsa
    چهارشنبه 27 مهر 1401 - 22:35
    بازدید : 254

    تاثیر افسردگی بر بدن و ذهن. افسردگی یک بیماری روانی جدی اما نسبتاً شایع است که افراد را در هر سنی می تواند تحت تاثیر قرار دهد.

    عدم تعادل شیمیایی مغز ممکن است به افسردگی کمک کند، اختلال در سایر نواحی مغز، مانند هیپوکامپ، نیز باعث ایجاد افسردگی می شود.

    علائم افسردگی رایج شامل خستگی، تغییرات اشتها و کمبود انرژی و لذت است، البته هیچ درمان مشخصی برای افسردگی وجود ندارد، اما با دارو و درمان قابل درمان است و بستگی به شرایط فرد دارد.

    افسردگی می تواند بیشتر جنبه های زندگی افراد را تحت تاثیر قرار دهد و حتی باعث بیماری های جسمانی نیز بشود.

    تاثیر افسردگی بر بدن و ذهن
    چرا افسردگی بیماری جدی است؟
    انواع مختلفی از افسردگی وجود دارد، از جمله افسردگی اساسی، اختلال افسردگی مداوم و همچنین انواع متفاوتی مانند اختلال عاطفی فصلی و افسردگی پس از زایمان.

    درک ما از افسردگی در حال تکامل است. هر فردی با هر سن، جنسیت، نژاد، توانایی یا پیشینه فرهنگی ممکن است به افسردگی مبتلا شوند و این یک مشکل جدی است: طبق داده های موسسه ملی سلامت روان، طی دهه های گذشته، خودکشی در ایالات متحده به دلیل افسردگی افزایش یافته است.

    علاوه بر این، سازمان بهداشت جهانی افسردگی را به عنوان عامل اصلی ناتوانی در سراسر جهان نام برده است.

    عدم تعادل شیمیایی مغز
    عوامل زیادی وجود دارد که می تواند در ایجاد افسردگی نقش داشته باشد. یک فرضیه شناخته شده بیان کرده است که افسردگی به دلیل عدم تعادل مواد شیمیایی مغز به نام انتقال دهنده های عصبی ایجاد شده است.

    انتقال دهنده های عصبی، مانند دوپامین، سروتونین و نوراپی نفرین، همگی عملکردهای متفاوتی دارند اما پیام های شیمیایی را بین نورون های مغز ارسال می کنند و در خلق و خوی افراد در هر لحظه نقش دارد.

    چند راه وجود دارد که عدم تعادل ممکن است رخ دهد. سلول هایی که پیام های شیمیایی را دریافت می کنند ممکن است پذیرای آن نباشند، یا مغز ممکن است مقادیر کمتری از انتقال دهنده های عصبی خاص را نسبت به مقدار مطلوب تولید کند.

    انتقال دهنده های عصبی به طور منظم در طی فرآیندی به نام بازجذب جذب نورون ها می شوند که انتقال دهنده های عصبی را از انتقال پیام های خود باز می دارد. اگر مغز اساساً انتقال دهنده های عصبی را خیلی سریع “پاکسازی” کند، ممکن است عدم تعادل رخ دهد.

    آریان می گوید، این انواع مختلف عدم تعادل می تواند تا حدی توضیح دهد که چرا افسردگی در هر فردی متفاوت است و چرا برخی افراد به انواع خاصی از درمان پاسخ بهتری می دهند.

    نواحی مغز درگیر افسردگی
    به نظر می رسد به طور خاص چندین ناحیه مغز نقش مهمی در ایجاد علائم افسردگی دارند.

    آمیگدال که در اعماق مرکز مغز قرار دارد، در بسیاری از پاسخ‌های احساسی از جمله فعال کردن مغز و پاسخ ترس بدن نقش دارد. این ناحیه تمایل به افزایش فعالیت در افراد مبتلا به افسردگی دارد.

    تحقیقات همچنین نشان داده است که برخی از نواحی مغز در افراد مبتلا به افسردگی مزمن کوچک می‌شوند بنابراین عملکرد کمتری دارند. این نواحی شامل هیپوکامپ است که در حافظه بلند مدت نقش دارد و تالاموس که چرخه خواب و بیداری را تنظیم می کند و ورودی حسی و حرکتی را کنترل می کند.

    توجه به این نکته مهم است که در حالی که عدم تعادل شیمیایی و سایر مکانیسم های مغز در افسردگی به تنهایی باعث افسردگی نمی شوند. ژنتیک، تجربیات آسیب زا، شرایط پزشکی، استرس مزمن و حتی ویژگی های شخصی می تواند فرد را بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی قرار دهد.

    برخی افراد از نظر عاطفی واکنش‌پذیرتر هستند، این به تنهایی لزوماً به این معنی نیست که آن ها به یک بیماری روانی مبتلا خواهند شد، اما ممکن است در معرض خطر بیشتری قرار بگیرند.

    منبع:کانون مشاوران ایران-چگونگی تاثیر افسردگی بر بدن و ذهن افراد

     

    Mahsa
    دوشنبه 25 مهر 1401 - 16:22
    بازدید : 167

    آیا می دانستید که هوش هیجانی را می توانید در طول زندگی خود آن را ارتقا دهید؟ هوش هیجانی به شما در حل تعارضات زندگی روزمره کمک می کند.

    این اصطلاح توسط پیتر سالوی و جان مایر در دهه ۱۹۹۰ در دانشگاه ییل ایجاد شد و بعداً دانیل گولمن در سال ۱۹۹۵ آن را بیش تر رواج داد.

    فواید هوش هیجانی
    استفاده از هوش هیجانی در زندگی روزمره می تواند بسیار مفید باشد.

    به عنوان مثال، پیشگیری از موقعیت های خطرناک برای سلامتی، مانند جلوگیری از فشار خون بالا و بیماری های قلبی و از نظر انطباق نیز می تواند در کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت بسیار سودمند باشد.

    به همین دلیل، بهبود هوش هیجانی در سنین پایین می‌تواند سرمایه‌گذاری بلندمدتی باشد که باعث موفقیت در بزرگسالی می شود.

    تقویت هوش هیجانی در نوجوانان
    ۱٫به واکنش های احساسی خود نسبت به وقایع در طول روز توجه کنید.
    به راحتی می توانید احساسات خود را در مورد آنچه در طول روز تجربه می کنید، پشت سر بگذارید. اما درک احساس خود برای تقویت هوش هیجانی ضروری است. اگر احساسات خود را نادیده بگیرید، اطلاعات مهمی را نادیده می گیرید که تأثیر زیادی بر طرز فکر و نحوه رفتار شما دارد.

    به بدن خود توجه کنید
    به جای نادیده گرفتن علائم فیزیکی احساسات خود، شروع به گوش دادن به آن ها کنید. به یاد داشته باشید که ذهن و بدن ما از هم جدا نیستند. آن ها عمیقاً بر یکدیگر تأثیر می گذارند.

    مشاهده کنید که چگونه احساسات و رفتار شما به هم مرتبط هستند.
    وقتی احساسات شدیدی را تجربه می کنید، چه واکنشی نشان می دهید؟ هرچه بیشتر درک کنید که چه چیزی انگیزه های رفتاری شما را تحریک می کند، هوش هیجانی شما بالاتر خواهد بود و می توانید از آنچه می دانید برای تغییر رفتار خود در آینده استفاده کنید.

    از قضاوت در مورد احساسات خود بپرهیزید
    تمام احساساتی که دارید معتبر هستند، حتی احساسات منفی که تجربه می کنید. اگر احساسات خود را قضاوت کنید، توانایی خود را برای احساس کردن از بین می برید و استفاده از احساسات خود را در راه های مثبت دشوارتر می کند.

    به این موضوع فکر کنید که هر احساسی که دارید، یک قطعه جدید از اطلاعات مفید است از چیزهایی که در دنیای شما در حال وقوع می باشد مرتبط است.

    در ابتدا سخت است، اما اجازه دهید احساسات منفی ظاهر شوند و آن ها را به آنچه در حال رخ دادن است مرتبط کنید. به عنوان مثال، اگر به شدت حسادت می کنید، این احساس در مورد وضعیت شما چه چیزی به شما نشان می دهد؟


    هوش هیجانی
    تصمیم گیری در مورد نحوه رفتار را تمرین کنید
    شما نمی توانید احساساتی که دارید را کنترل کنید، اما می توانید تصمیم بگیرید که چگونه می خواهید به آن ها واکنش نشان دهید. به این فکر کنید که ترجیح می دهید چه واکنشی نشان دهید، به جای اینکه اجازه دهید احساساتتان بر شما غلبه کند، تصمیم بگیرید دفعه بعد احساسات خود را کنترل کنید.

    هنگامی که اتفاق منفی در زندگی شما می افتد، لحظه ای را برای احساس کردن اختصاص دهید. هنگامی که موج اولیه سپری شد، تصمیم بگیرید که چگونه می خواهید رفتار کنید. تصمیم بگیرید که احساسات خود را به جای سرکوب کردن، بیان کنید و دوباره تلاش کنید.

    مهارت های همدلی خود را بهبود بخشید
    همدلی یعنی توانایی تشخیص احساسات دیگران و به اشتراک گذاشتن احساسات با آها. شنونده فعال‌تر بودن و توجه واقعی به آنچه مردم می‌گویند می‌تواند به شما کمک کند تا احساس بهتری نسبت به آن‌ها داشته باشید. توانایی استفاده از این اطلاعات تصمیمات و بهبود روابط از نشانه های هوش هیجانی است.

    منبع:کانون مشاوران ایران-چگونه هوش هیجانی خود را تقویت کنیم + بازی برای کودکان

     

    Mahsa
    دوشنبه 25 مهر 1401 - 15:33
    بازدید : 153

    چگونه باید با اختلافات دوره نامزدی برخورد کنیم؟ دلیل اختلافات چیست؟ در بازه زمانی آشنایی تا عقد دختر و پسر بیشتر رفت‌ و آمد کند تا یکدیگر را بیشتر بشناسند در این مدت ممکن است شاهد تفاوت‌های زیادی بین خود و طرف مقابل باشد که با نادیده‌ گرفتن آن‌ ها بیشتر به همه انباشته خواهند شد.

    سهم عمده این اختلافات مربوط به شخصیت و رفتار خود زوج می‌باشد سهمی که خانواده زوجین در ایجاد اختلاف میان زوجین دارند را نیز نمی‌توان نادیده گرفت.

    به هر جهت اختلاف و مشاجره بین زوجین در این برهه کاملاً طبیعی است و جای نگرانی نیست به شرطی که با گفته می‌کردند سعی کنید این اختلافات را حل کنید و در صورت حل شدن آن موضوع را نزدیک مشاور خانواده ببرید.

    هر فرد در یک خانواده و در یک فرهنگ رشد نمو یافته پس کاملاً طبیعی است که نسبت‌ به فرد دیگر عقاید  شخصیت خاص خود را داشته باشند مهم‌ ترین کاری که لازم است انجام دهید این است که تفاوت‌های یکدیگر را بپذیرید و به یکدیگر احترام بگذارید.

    دلیل اختلافات دوره نامزدی
    زوجین به دلایل مختلف ممکن است با یکدیگر اختلاف داشته باشند که به چند مورد از آن‌ ها خواهیم پرداخت.

    علت اول خانواده زوج می‌باشد. خانواده زوجین مثل یک میکروسکوپ هم رفتارهای عروسی و داماد را زیر ذره‌ بین خود می‌گذارد و هر حرف او را در مورد خود تلقی می‌کنند.

    این سوءتفاهم را نزد فرزند خود می‌برند و به او شکایت می کنند فرزند خانواده که از این پیشامد شوکه می شود با عصبانیت نزد همسر خود می‌رود و او را محکوم به بی ادبی توسط خانواده می‌ کند بدون توجه به این که موضوع فقط یک سوءتفاهم ساده بوده است.

    چندین‌ بار چنین اتفاقاتی می‌افتد تا اینکه زوجین نسبت‌ به یکدیگر سرد می‌شوند و عاطفه‌ای بین آن‌ها باقی نخواهد ماند. برای جلوگیری از سردی روابط در چنین موقعیت‌هایی لازم است که بی توجه نباشید و گفتگو کنید.

    مسائل اقتصادی
    دختر و پسر معمولاً در ابتدای زندگی با شرایط مالی فرد مقابل آشنایی کامل ندارند و ممکن است گاهاً دچار توقعات بی‌جا شوند.

    وقتی آنان وارد زندگی مشترک می‌شوند و در جریان مشکلات مالی فرد قرار می‌گیرند احتمالاً عصبانی خواهند شد و متوجه رؤیا بافی‌های خود خواهند شد. چنین مشکلاتی علاوه بر مسائل مالی مشکلات دیگری به‌همراه خواهد آورد.

    برقراری رابطه جنسی در بازه زمانی نامزدی و عقد
    برخی از زوجین درباره داشتن رابطه جنسی در دوران عقد و نامزدی توافق می‌کند و بعضی دیگر نسبت‌ به آن اختلاف‌ نظر دارند.

    اکثر مردان دوست دارند به محض نامزدی رابطه جنسی با شریک عاطفی خود شروع کنند که اکثر بانوان با این‌موضوع مخالف هستند چرا که دوست دارند رابطه جنسی را پس‌ از ازدواج و به‌ طور رسمی تجربه کنند. این اختلاف‌نظر، به‌تنهایی موجب بروز سردی بین زوجین جوان خواهد شد.

    نحوه برقراری روابط اجتماعی
    فردی که شخصیتی درون‌گرا دارد معمولاً نمی‌تواند با یک فرد برون‌گرا سازگاری داشته باشد.

    در زندگی مشترک میزان رفت‌ و آمد با خانواده‌ها، معاشرت کردن با دوستان، نحوه‌ی سفر کردن و غیره به برون‌ گرا یا درون‌ گرا بودن زوجین بستگی خواهد داشت و اگر هرکدام از آنان با نحوه رفت‌ و آمد شریک زندگی خود مشکل داشته باشد رابطه عاطفی آنان را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد.

    نحوه رفع نیازهای فرد مقابل
    هر دختر و پسری دنیای خاص خود را دارد که هر کدام دغدغه و نیاز خود را خواهد داشت. مرد که تا آن روز محبتی از سمت یک زن ندیده سعی می‌کند به شیوه‌ای که به دوستان خود محبت می‌کند به همسرش نیز محبت کنند و دختر نیز به همین منوال. پس‌از مدتی هر دو مدعی می‌شوند که یکدیگر را درک نمی‌کنند.

    منبع:کانون مشاوران ایران-اختلافات دوره نامزدی

     

    Mahsa
    يکشنبه 24 مهر 1401 - 14:49
    بازدید : 150

    چگونه تنفس به کنترل اضطراب کمک می کند

    واضح است که تنفس برای حفظ زندگی ضروری است. هر نفس اکسیژن را به جریان خون شما تزریق می کند تا بدن شما را تغذیه کند.

    در همان زمان، بازدم دی اکسید کربن آزاد می کند، کربن دی اکسید یک ماده زائد می باشد که از طریق خون شما نیز منتقل می شود. درست نفس نکشیدن می تواند به اضطراب، استرس، خستگی و مشکلات جسمی و روحی شما بیفزاید. اما تنفس درست در واقع اضطراب را تسکین می دهد.

    تنفس و کنترل اضطراب
    تنفس نامناسب باعث اضطراب می شود
    وقتی احساس اضطراب می کنید، تنفس شما تغییر می کند. این تنفس نامناسب در واقع باعث اضطراب می شود و علائم استرس یا حمله پانیک شما را بدتر می کند. بیشتر افراد در هنگام احساس اضطراب به جای تنفس عمیق از دیافراگم، مستقیماً از قفسه سینه نفس می کشند.

    این روش به جای تامین اکسیژن کافی برای سیستم های بدن شما، در واقع فرآیند اکسیژن رسانی را مختل می کند و باعث افزایش سطح نگرانی شما می شود.

    همزمان با کاهش سطح اکسیژن، دی اکسید کربن در بدن انباشته می شود. در نتیجه ضربان قلب شما افزایش می یابد، به همین دلیل ممکن است احساس سرگیجه داشته، عضلات شما منقبض شوند و علائم فیزیکی دیگری را به عنوان بخشی از پاسخ استرس تجربه کنید که اضطراب شما را حتی بدتر می کند.

    هنگامی که از دیافراگم نفس عمیق بکشید، سیستم عصبی پاراسمپاتیک بدن شما را تحریک می کند. این بخشی از سیستم عصبی محیطی شماست که ضربان قلب، جریان خون، هضم و تنفس را تنظیم می کند.

    زمانی که دچار یک حمله اضطرابی هستید یا حتی فقط احساس استرس می کنید، نفس کشیدن عمیق شما را آرام می کند. تنفس عمیق به شما کمک می کند از حالت طبیعی جنگ یا گریز که در مواقع استرس یا ترس شدید رخ می دهد دور بمانید.


    تنفس و کنترل اضطراب
    ۱٫تنفس قفسه سینه در مقابل تنفس شکمی
    ما هر روز نفس می کشیم. بیشتر این نفس ها بدون فکر کشیده می شوند. اما اگر به نفس خود دقت کنید متوجه دو نوع الگو می شوید. نوع اول تنفس قفسه سینه است که به آن تنفس قفسه سینه نیز می گویند. نوع دوم تنفس شکمی است که به آن تنفس دیافراگمی نیز می گویند.

    ۲٫ تنفس قفسه سینه
    تنفس قفسه سینه سطحی است، از قفسه سینه آمده و فقط شامل تنفس های سریع و کوتاه می شود. هنگام اضطراب یا استرس، به تنفس خود توجه کنید. به احتمال زیاد متوجه خواهید شد که این همان الگوی تنفسی است که در هنگام نگرانی استفاده می کنید. تنفس قفسه سینه باعث استرس بیش تر می شود.

    ۳٫ تنفس دیافراگمی و کنترل اضطراب
    تنفس دیافراگمی برخلاف تنفس شکمی شامل تنفس های عمیق، طولانی و یکنواخت است. این تنفس از دیافراگم شما می آید. با هر نفس، ریه های شما پر از هوایی می شود که از طریق بینی و دهان به داخل کشیده می شود به مرور زمان تنفس دیافراگمی اضطراب شما را از بین می برد.

    برای اینکه بدانید از کدام نوع تنفس استفاده می کنید، یک دست را روی قسمت بالای شکم خود در ناحیه کمر و یک دست را روی سینه خود قرار دهید.

    منبع:کانون مشاوران ایران-۱۰ تمرین تنفس که به کنترل اضطراب کمک می کند

     

    Mahsa
    يکشنبه 24 مهر 1401 - 14:47
    بازدید : 145

    به احتمال زیاد کودک مضطرب در اطرافیان خود می شناسید که به دلایل مختلف اضطراب دارد و نیاز دارد که در مورد آن باکسی صحبت کند.

    لزوماً لازم نیست فرزند شما ارتباط با شخصی درگیر اضطراب داشته باشد تا بتواند در مورد آن سؤالاتی داشته باشد. این عارضه اغلب در تلویزیون و فیلم‌ها ظاهر می‌شود و ممکن است از دیگران در مورد آن بشنوند.

    کمک به کودک مضطرب
    برای کودکان بزرگ‌تر، می‌توانید در مورد اینکه چگونه بر ذهن و بدن تأثیر می‌گذارد و برخی از علائمی که آن ها یا عزیزانشان ممکن است در نتیجه اضطراب تجربه کنند، صحبت کنید. همچنین می توانید درباره انواع مختلف اضطراب مربوط به مدرسه، آینده یا چیزهای دیگر صحبت کنید.

    علاوه بر این مهم است که با فرزندان خود در مورد مدیریت اضطراب صحبت کنید و به آن ها اطلاع دهید که در مواقعی که احساس اضطراب می کنند به اشتراک گذاشتن احساسات خود می توانند حمایت مورد نیاز خود را دریافت کنند.

    برای بچه‌های کوچک‌تر، ممکن است بخواهید بگویید: «گاهی اوقات نگرانی‌ها یا ترس‌ها آنقدر بزرگ می‌شوند که به سختی می‌توانیم به تنهایی با آنها کنار بیاییم. هر اضطراب و استرسی که زندگی را برای شما واقعاً سخت کرده است لازم است با درمانگر یا مادر و پدر خود درجریان بگذارید.»

     سوالاتی که ممکن است فرزندتان از شما بپرسند
    صرف نظر از سن فرزندتان، احتمالاً وقتی موضوع اضطراب مطرح می شود، سؤالاتی برای او پیش می آید. در اینجا چند مورد رایج وجود دارد که ممکن است بخواهید خود را برای آن ها آماده کنید:

    اگر مغز من اشکال داشته باشد چی؟
    برای کودکی که خودش اضطراب را تجربه می کند، نگرانی هایی که دارد بسیار واقعی است. مهم است که این نگرانی ها را با کنار زدن آن ها حل نکنید.

    در عوض، به آن‌ها اطلاع دهید که ترس‌ها و نگرانی‌هایی که دارند از مکان‌های واقعی سرچشمه می‌گیرند و معتبر هستند. اما میزانی که این ترس‌ها و نگرانی‌ها بر افکار آن‌ها تاثیر می گذارند بیش از اندازه می باشد و باید آن را کنترل کنند.

    یکی از راه‌های مفید برای انجام این کار این است که با آن‌ها درباره ترس‌هایشان صحبت کنید و راه‌حل‌ها یا راه‌های ممکن برای حل این ترس‌ها را مشخص کنید.

    کودکانی که اضطراب مداوم را تجربه می کنند ممکن است در عزت نفس و اعتماد به نفس نیز دچار مشکل شوند. آن ها ممکن است تصور کنند که در هر موقعیتی کار اشتباهی انجام می دهند که باعث اضطراب آن ها می شود.

    مهم است که به بچه ها یادآوری کنیم که هیچ مشکلی برای آن ها یا هرکسی که اضطراب دارد وجود ندارد.

    به فرزندان خود یادآوری کنید که شکسته یا معیوب نیستند. همچنین می‌توانید توضیح دهید که برخی رویدادها مانند ضربه، استرس یا ناملایمات ممکن است باعث ایجاد شرایط سلامت روان شوند.

    سعی کنید به آن ها بفهمانید که داشتن اضطراب تقصیرشان نیست و می توانند برای آن کمک بگیرند.

    درمان اضطراب چگونه است؟
    هنگام صحبت در مورد کمک گرفتن برای اضطراب، کودکان ممکن است بخواهند بدانند که چگونه باید آن را از بین ببرد. بسته به شدت اضطراب آن ها، شناسایی مشکل اغلب اولین قدم در درمان است. تحقیقات نشان داده است که درمان به تنهایی اغلب می تواند بسیار مفید باشد.

    همچنین می توانید با کودک مضطرب خود در مورد داروهایی که ممکن است علاوه بر درمان در دسترس هستند صحبت کنید و به او بگویید که درست مانند مصرف آنتی بیوتیک برای بیماری بدن، داروهای ضد اضطراب نیز می تواند به علائم اضطراب کمک کند.

    برخی تحقیقات مورد اعتمادنشان داده است که ترکیبی از روان درمانی و دارودرمانی برای برخی افراد موثر است البته دارو درمانی و مصرف هرگونه دارو باید زیر نظر روانشناس انجام شود.

    منبع:کانون مشاوران ایران-چگونه با کودک مضطرب خود صحبت کنیم؟

     

    Mahsa
    يکشنبه 24 مهر 1401 - 14:45
    بازدید : 165

    کم خوابی می تواند همه چیز را از خلق و خو گرفته تا حافظه تحت تاثیر قراردهد. در اینجا نحوه شناسایی تمام علائمی که نشان می دهد به خواب بیشتری نیاز دارید، آمده است.

    در جامعه ما، وسوسه و حتی فشار زیادی برای کم کردن خواب وجود دارد. در واقع، یک تصور غلط واقعی وجود دارد که محرومیت از خواب نوعی حرکت قهرمانانه محسوب می شود، نشانه ای از اینکه چقدر سخت کار می کنید، چقدر زود می توانید از خواب بیدار شوید، چقدر به خواب کی نیاز دارید، چقدر فعال، اجتماعی و پرمشغله هستید.

    اما خواب کافی فقط یک پاداش راحت پس از یک روز طولانی و مطمئناً نشانه تنبلی یا ضعف نیست. خواب کافی که برای بزرگسالان حداقل هفت ساعت تعریف می شود یک محرک برای سیستم فیزیولوژیکی بدن انسان است.

    هنگامی که ما کم خواب می شویم (بیش از یک سوم بزرگسالان دچار کمبود خواب هستند) سلامت و تندرستی ما به روش های بی شماری از جهت ذهنی، جسمی و عاطفی آسیب می بیند.

    برای اینکه از نظر فنی کم خواب در نظر گرفته شوید، نیازی نیست که تمام شب را بیدار باشید در واقع، ممکن است حتی متوجه نشوید که به اندازه کافی نمی خوابید، زیرا ممکن است احساس خستگی خاصی نداشته باشید.

    علائم کم‌خوابی زیادی وجود دارد که فراتر از خمیازه کشیدن، تکان دادن سر پشت میز کار یا سختی در باز نگه داشتن چشم ها است.

    نشانه های کم خوابی
    ۱٫بد خلق هستی
    خواب و سلامت عاطفی عمیقاً به هم مرتبط هستند، بر اساس آمار دانشکده پزشکی هاروارد، بیماران مبتلا به اضطراب و افسردگی بیشتر احتمال دارد بی خوابی مزمن را تجربه کنند. حتی از دست دادن خواب کوتاه مدت و جزئی می تواند بر خلق و خو، دیدگاه و کیفیت مهم ترین روابط ما تأثیر منفی بگذارد.

    اگر کم خواب هستید، در برابر بدخلقی، تحریک‌پذیری و چالش‌های مقابله با استرس آسیب‌پذیرتر هستید. کمبود خواب و استرس نیز می تواند یک چرخه بد ایجاد کند.

    بهره وری و عملکرد افت می کند.
    کمبود خواب مزمن می‌تواند بر  شماتوانایی‌های ما برای استدلال، تمرکز، و حتی یافتن کلمات مناسب برای توصیف چیزهای ساده تأثیر منفی بگذارد. در واقع، تخمین زده می‌شود که بی‌خوابی به تنهایی سالانه ۴۱۱ میلیارد دلار برای اقتصاد آمریکا هزینه داشته باشد.

    اغلب ما معتقدیم که تا دیروقت بیدار ماندن و پروژه های کاری را به پایان رساندن یا برای ارائه ها آماده شدن کاملا ضروری است. اما، به نظر می رسد، توقف کار به موقع برای پایان دادن به کار و داشتن یک خواب خوب، عموماً بهترین راه برای بهبود بهره وری و عملکرد کلی است.

    کافئین قدرت شناختی را تا نیم ساعت افزایش می‌دهد، اما خواب اطلاعات اخیر بدردنخوری را که آموخته‌اید از بین می‌برد و آن ها را بایگانی می‌کند تا بتوانید به طور موثرتری اطلاعات جدید را دریافت کنید.

    ۳٫ وزن شما در حال نوسان است.
    در سال ۲۰۰۴، یک مطالعه طولانی مدت در ویسکانسین نشان داد که افرادی که کمتر از شش ساعت در شب می‌خوابند، بیشتر در معرض اضافه وزن هستند. این گروه کاهش سطح هورمون سرکوب کننده اشتها لپتین، همراه با افزایش سطح هورمون تحریک گرسنگی را نشان می دهد. زمانی که بیش از حد خسته هستیم، به سراغ میان وعده‌های بیشتری می‌رویم.

    اخیراً، محققان ارتباط قوی بین کمبود خواب و افزایش خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ را شناسایی کرده اند، یک اختلال متابولیک که اغلب با پرخوری و چاقی ایجاد می شود.

    پوستت داغون شده
    چشم‌های قرمز، پف‌کرده، حلقه‌های تیره زیر چشم و گوشه‌های رو به پایین دهان، همگی در افراد کم‌خواب به‌راحتی قابل شناسایی هستند. لورن هیل می‌گوید: «مردم معمولاً می‌توانند تشخیص دهند که شب سختی داشته‌اید یا خیر. حتی مقادیر کم کم خوابی بر ظاهر شما تأثیر می گذارد، خواب کافی و با کیفیت باید رکن هر روال مراقبت از پوست باشد.»

    منبع:کانون مشاوران ایران-۷ نشانه رایج کم خوابی که نباید نادیده بگیرید

     

    Mahsa
    يکشنبه 24 مهر 1401 - 14:37
    بازدید : 166

    سندرم ایمپاستر (imposter syndrome) شامل احساس شک به خود و بی‌کفایتی است که علی‌رغم تحصیلات، تجربه و موفقیت‌ها ادامه می‌یابد  و به زندگی فردی و اجتماعی افراد آسیب زیادی را وارد می کند.

    نام دیگر این سندرم نشانگان خودویرانگری می باشد. تحقیقات اولیه که این پدیده را بررسی می‌کرد، عمدتاً بر زنان موفق متمرکز بود. با این حال، بعداً مشخص شد که سندروم ایمپاستر می تواند هر کسی را در هر حرفه ای، از دانشجویان فارغ التحصیل گرفته تا مدیران ارشد تحت تاثیر قرار دهد.

    در این شرایط حتی زمانی که دیگران استعدادهای شما را ستایش می کنند، موفقیت های خود را به زمان بندی و خوش شانسی مربوط می دانید. شما باور نمی کنید که داشته های خود را بر اساس شایستگی های خود به دست آورده باشید و می ترسید که دیگران نیز در نهایت متوجه همین موضوع شوند و داشته های خود را از دست دهید.

    نشانه های سندرم ایمپاستر
    در نتیجه عوامل گفته شما، شما خود را تحت فشار قرار می دهید تا سخت تر کار کنید تا مشکلات زیر را جبران کنید.

    دیگران را از تشخیص کاستی ها یا شکست های خود بازدارید
    آنچه را که کمبود هوش خود می دانید جبران کنید.
    احساس گناه به خاطر «فریب دادن» افراد دیگر را کاهش دهید.
    احساس بی ارزشی برای توجه یا محبت.
    دست کم گرفتن دستاوردها.
    سندرم ایمپوستر و علائم آن می تواند به طرق مختلف ظاهر شود، از جمله:
    در محل کار:
    افرادی که این سندرم را دارند، اغلب موفقیت خود را به جای توانایی ها و اخلاق کاری خود به شانس نسبت می دهند، که می تواند آن ها را از درخواست افزایش حقوق یا درخواست ترفیع باز دارد. آن ها همچنین ممکن است احساس کنند که باید برای رسیدن به استانداردهای غیرممکنی که تعیین کرده اند، بیش از حد کار کنند.

    در خانه:
    هر پدر و مادری احتمالاً می‌توانند زمانی را به یاد بیاورند که احساس می‌کنند برای مسئولیت بزرگ کردن فرزند خود ناآگاه، ناتوان و کاملاً آماده نیستند. اگر این احساسات کنترل نشوند، والدین ممکن است برای تصمیم گیری برای فرزندشان از ترس اینکه قرار است زندگی آن ها را به هم بزنند، دچار مشکل شوند.

    در مدرسه: 
    دانش‌آموزان ممکن است از صحبت کردن در کلاس یا پرسیدن سؤال اجتناب کنند، زیرا می‌ترسند معلم‌ها یا همکلاسی‌ها فکر کنند آن ها توانایی و هوش کافی را ندارند.

    در روابط:
    برخی افراد احساس می‌کنند که ارزش محبتی که از طرف یک فرد مهم دریافت می‌کنند را ندارند و می‌ترسند که شریک زندگی‌شان متوجه شود که واقعاً آنقدرها هم عالی نیست.

    با گذشت زمان، این می تواند چرخه ای از اضطراب، افسردگی و احساس گناه را تقویت می کند.

    انواع نشانگان خودویرانگری
    انواع سندروم به طور خلاصه در ادامه توضیح داده شده است:

    «کمال‌گرایان» انتظارات بسیار بالایی از خود دارند و حتی اگر ۹۹ درصد از اهداف خود را برآورده کنند، احساس شکست می‌کنند. هر اشتباه کوچکی باعث می شود که آن ها شایستگی خودشان را زیر سوال ببرند.

    «تخصص گرا» این افراد قبل از شروع پروژه احساس نیاز به دانستن تمام اطلاعات دارند و دائماً به دنبال گواهینامه یا آموزش های جدید برای بهبود مهارت های خود هستند.

    «کار فردی» افرادی که تمایل به کار فردی دارند احساس می کنند که باید وظایف خود را انجام دهند و اگر نیاز به کمک داشته باشند، فکر می کنند که شکست خورده یا کلاهبردار هستند.

    «سوپرمن ها» خود را تحت فشار قرار می دهند تا بیشتر از اطرافیانشان کار کنند تا ثابت کنند که فریبکار نیستند. آن ها نیاز به موفقیت را در همه جنبه های زندگی را احساس می کنند ( در محل کار، به عنوان والدین، به عنوان شریک زندگی) و ممکن است زمانی که کاری را انجام نمی دهند، استرس داشته باشند.

    منبع:کانون مشاوران ایران-هر چیزی که باید در مورد سندرم ایمپاستر بدانید

     

    Mahsa
    دوشنبه 18 مهر 1401 - 12:15
    بازدید : 5342

    آیا کودک شما بی خوابی دوران کودکی را تجربه می کند؟ بی خوابی، ترس از خواب، ترس شبانه و شب ادراری از مشکلات رایج خواب در کودکان می باشد. در این مقاله نکاتی ذکر شده است که کمک می کند کودک شما خواب کافی را تجربه کند.

    درک مشکلات خواب در کودکان و بی خوابی  دوران کودکی
    مشکلات خواب در میان کودکان به خصوص در سنین پایین امری رایج می باشد. بی خوابی، ترس قبل از خواب، وحشت شبانه، راه رفتن در خواب و شب ادراری می تواند الگوی طبیعی خواب کودک شما را مختل کنند.

    برخی از کودکان ممکن است در زمان خواب احساس خستگی نکنند، در به خواب رفتن بدون حضور والدین مشکل داشته باشند، در نیمه شب از خواب بیدار شوند، بچرخند، در خواب احساس سقوط دارند و نتوانند خواب با کیفیتی را تجربه کنند.

    این روند می تواند برای والدین نیز خسته کننده باشد زیرا بیدار شدن کودکان خواب والدین را نیز مختل می کند، صبح ها باید عجله کنند چون فرزندان دیر بیدار می شوند یا مجبور هستند با کودک بداخلاق که کم خواب است کنار بیایند.

    بسیاری از مشکلات خواب در دوران کودکی با رفتارهای روزانه و عادات قبل از خواب مرتبط است که با کمک نکاتی که در این مقاله ذکر شده است می توانید بر آن غلبه کنید. با کمی صبر و انضباط می‌توانید به فرزندتان کمک کنید تا بر مشکلات خواب خود غلبه کند.

    کودکان چقدر به خواب نیاز دارند؟
    برای عملکرد بهتر، کودکان و نوجوانان معمولاً به خواب بیشتری نسبت به بزرگسالان نیاز دارند. آمار زیر ساعاتی که کودکان در حال رشد باید در خواب بگذرانند را نشان می دهد.

    بچه ها به چند ساعت خواب نیاز دارند؟
    نوزادان (۴ تا ۱۲ ماه)          ۱۲ تا ۱۶ ساعت (شامل چرت زدن)

    کودکان نوپا (۱ تا ۲ سال)     ۱۱ تا ۱۴ ساعت (شامل چرت زدن)

    کودکان (۳ تا ۵ سال)           ۱۰ تا ۱۳ ساعت (شامل چرت زدن)

    کودکان (۶ تا ۱۲ سال)         ۹ تا ۱۲ ساعت

    نوجوانان (۱۳ تا ۱۸ سال)     ۸ تا ۱۲ ساعت


    بی خوابی دوران کودکی 
     

    علائمی که نشان می دهد کودک شما به اندازه کافی نمی خوابد
    کودکان، درست مانند بزرگسالان، در هنگام کم خوابی در کنترل خلق و خوی خود مشکل دارند. کمبود خواب بر رفتار و وضعیت ذهنی کودک تأثیر می گذارد. در برخی موارد، علائم خواب ناکافی حتی می تواند شبیه علائم ADHD باشد.

    اگر کودک شما به اندازه کافی نمی خوابد، ممکن است:

    اغلب بداخلاق، تحریک پذیر یا بیش از حد احساسی به نظر می رسد.
    در مدرسه تمرکز ندارد.
    خوابیدن هنگام سوار شدن به ماشین
    در بیدار شدن مشکل دارد یا بعد از اینکه آن ها را بیدار کردید دوباره به خواب می روند.
    اغلب خیلی زودتر از زمان خواب خواب آلود می شوند.
    اگر کودک شما اغلب در شب از خواب بیدار می شود ممکن است درگیر بی خوابی شده باشد که یکی از بزرگ ترین مشکلات در کودکان می باشد.

    منبع:کانون مشاوران ایران-بی خوابی دوران کودکی| علت و بهترین درمان

     

    Mahsa
    دوشنبه 18 مهر 1401 - 12:14
    بازدید : 175

    اختلال شخصیت دوری گزین چیست؟

    اختلال شخصیت دوری جو یا دوری گزین با احساس بی کفایتی اجتماعی، حساسیت مفرط به انتقاد و کناره گیری اجتماعی مشخص می شود.

    تقریباً ۲٫۴٪ از جمعیت ایالات متحده به شخصیت دوری جو  مبتلا هستند و به نظر می رسد که مردان و زنان را به طور مساوی تحت تأثیر قرار می دهد.

    افراد مبتلا به اختلال شخصیت دوری جو زمان زیادی را صرف نشخوار فکری در مورد کاستی‌های درک شده خود می‌کنند و در برقراری روابط با دیگران که ممکن است طرد شود، مردد هستند.

    اختلال شخصیت دوری جو یا دوری گزین می تواند برای افراد بسیار ناراحت کننده باشد و آن ها اغلب از ترس انتقاد، طرد شدن یا خجالت از دیگران دور می شوند.

    مانند سایر اختلالات شخصیت، علائم اختلال شخصیت دوری جو یا دوری گزین ممکن است در دوران کودکی مشاهده شود و اغلب در نوجوانی یا اوایل بزرگسالی باعث نگرانی و اضطراب فرد می شود.

    این اختلال اغلب به تمام زمینه های زندگی تعمیم می یابد و می تواند تأثیر منفی بر روابط اجتماعی، فرصت های تحصیلی و شغلی داشته باشد.

    افراد مبتلا به اختلال شخصیت دوری جو یا دوری گزین ممکن است بخواهند اجتماعی باشند، اما به طور قابل توجهی احساس حقارت پیدا می کنند و تحت تاثیر این احساس قرار می گیرند.

    علائم و تشخیص شخصیت دوری جو
    در زیر فهرستی از برخی از علائم رایج مرتبط با اختلال شخصیت دوری جو یا دوری گزین آمده است:

    احساس بی کفایتی
    ترس شدید از انتقاد
    از نظر اجتماعی منزوی
    ترس شدید از طرد شدن
    خجالتی بیش از حد
    محدود کردن روابط جدید
    ترس طرد شدن و انتقاد شدید
    مدام به این فکر می کنند که دیگران چگونه به آن ها نگاه می کنند
    اجتناب از هر چیزی که می تواند منجر به شکست و تمسخر شود
    عزت نفس پایین 
    از درگیری اجتناب کرده و اغلب به دنبال رضایت دیگران هستند.
    تجزیه و تحلیل دیگران برای نشانه های تایید یا رد 
    عدم قاطعیت 
    عدم برقراری تماس اجتماعی
    الگوهای رفتاری افراد مبتلا به اختلال شخصیت دوری جو یا دوری گزین می تواند از خفیف تا شدید متفاوت باشد.

    برخی از افراد ممکن است به طور کامل از معاشرت با دیگران اجتناب کنند یا به دلیل ترس از طرد شدن، تنها در صورتی معاشرت می کنند که بدانند دیگران آن ها را دوست دارند.

    آن ها ممکن است از ترس قضاوت شدن از همه رویدادهای اجتماعی یا ملاقات حتی با همکاران خود نیز خودداری کنند. در موقعیت‌های اجتماعی، فردی که مبتلا به اختلال شخصیت دوری جو یا دوری گزین است، ممکن است از ترس حرف نادرست، سرخ شدن، لکنت زدن یا خجالت کشیدن، از صحبت کردن بترسد.

    اغلب، از ترس انتقاد یا طرد شدن، از فعالیت های کاری، اجتماعی یا مدرسه اجتناب می کنند.

    فرد مبتلا به اختلال شخصیت دوری جو یا دوری گزین ممکن است دائماً به خود شک کند، به خصوص در موقعیت های اجتماعی خود را پست تر از دیگران می بیند.

    به دلیل احساس بی کفایتی و ترس از انتقاد، ممکن است از نظر اجتماعی کنار بکشند تا این ترس ها را کاهش دهند.

    برای تشخیص شخصیت دوری جو، یک فرد باید تا زمانی که به سن بلوغ می رسد، مشکلات زیر را تجربه کرده باشد:

    بازداری اجتماعی
    احساس بی کفایتی
    حساسیت به انتقاد یا طرد شدن
    بر اساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5)، برای تشخیص شخصیت دوری جو  باید معیارهای خاصی دیده شود. آن ها باید حداقل چهار مورد از علائم زیر را تجربه کنند تا درگیر اختلال تشخیص داده شود:

    اجتناب از فعالیت هایی که شامل تماس بین فردی به دلیل ترس از انتقاد یا طرد شدن است.
    عدم تمایل به تعامل با دیگران مگر اینکه مطمئن باشند که پاسخ مثبت دریافت خواهند کرد. 
    دودلی در روابط صمیمانه به دلیل ترس از مسخره شدن. 
    نگرانی در مورد مورد انتقاد قرار گرفتن.
    احساس بی کفایتی و بازدارندگی در موقعیت های اجتماعی جدید. 
    تصور از خود به عنوان ناتوان، غیر جذاب و پست تر از دیگران. 
    بی میلی نسبت به ریسک کردن یا شرکت در فعالیت هایی که ممکن است منجر به خجالت فرد شود. 

    منبع:کانون مشاوران ایران-اختلال شخصیت دوری گزین چیست؟

     

    Mahsa
    يکشنبه 17 مهر 1401 - 13:11
    بازدید : 154

    درمان شناختی رفتاری چیست؟ تکنیک های درمانی

    درمان شناختی رفتاری (CBT) یکی از مهم ترین روش های درمانی است که توسط روانشناسان مجرب مرکز مشاوره ستاره ایرانیان ارائه می شود. ما از این روش برای درمان افراد در سنین مختلف و برای اختلالات روانی متفاوت استفاده می کنیم. برای کسب اطلاعات بیش تر در مورد درمان شناختی رفتاری به خواندن مقاله ادامه دهید.

    برخی از شرایطی که با استفاده از درمان شناختی رفتاری درمان می شوند عبارتند از:

    افسردگی و سایر اختلالات خلقی
    اضطراب و حملات پانیک
    اختلالات اشتها
    اعتیاد
    مشکلات کنترل خشم
    اختلالات شخصیت
    فوبیا
    در ایالات متحده، از هر ۱۵ بزرگسال، یک نفر در سال دچار افسردگی می شود. این عارضه برای هر کسی و در هر زمان ممکن است رخ دهد، اما در افراد ۱۵ تا ۲۸ ساله، به ویژه در زنان، شایع‌تر می باشد.

    اگر والدین، خواهر و برادر یا سایر خویشاوندان درجه یک شما سابقه ابتلا به این بیماری را داشته باشد، خطر ابتلا به آن برای شما بیشتر می باشد و لازم است بیش تر با مشاور در تماس باشید.

    درمان شناختی رفتاری چیست؟
    CBT نوعی روان درمانی است که توسط روانشناسان مجرب و آموزش دیده ارائه می شود. این روش به عنوان درمانی موثر شناخته می شود که نتایج بلندمدتی به دنبال دارد.

    گفتار درمانی
    گفتار درمانی که نوعی درمان شناختی رفتاری می باشد به شما کمک می کند تا الگوهای افکار منفی را که بر رفتار و احساس شما تأثیر می گذارد، تشخیص و تغییر دهید. این افکار منفی خودکار به مشکلات سلامت روان شما می افزایند و حتی آن ها را بدتر می کنند.

    شما باید با درمانگر خود همکاری کرده  تا افکار خودکار منفی شناسایی، آن ها را به چالش کشیده و با دیدگاهی عینی تر جایگزین کنید. انجام این کار می تواند علائم افسردگی و اضطراب شما را بهبود بخشد.

    روش‌های متداول مورد استفاده در درمان شناختی رفتاری شامل گفتار درمانی، یادداشت روزانه، نقش‌بازی، تکنیک‌های آرام‌سازی، تمرکز حواس و حواس‌پرتی ذهنی است.

    انواع درمان شناختی رفتاری
    درمان شناختی رفتاری تنها یک نوع درمان نیست بلکه مجموعه ای از روش ها و راهکارها شامل گفتار درمانی و روش های خودسازی می باشد که به طور کلی روی افکار، رفتارها و احساسات شما تاثیر می گذارد.

    برخی از انواع درمان شناختی رفتاری عبارتند از:

    درمان شناختی برای شناسایی و تغییر الگوهای فکری، رفتارها و احساسات منفی
    رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) که افکار و رفتارها را از طریق راهبردهایی مانند ذهن آگاهی و تنظیم هیجانی مورد بررسی قرار میدهد
    رفتاردرمانی عقلانی هیجانی (REBT) برای شناخت باورهای غیرمنطقی، به چالش کشیدن آن ها و ایجاد تغییرات
    هر یک از این روش ها متکی به رویکردهای مختلفی است که برای رسیدگی به الگوهای تفکری که به پریشانی روانی شما می افزایند، طراحی شده اند. به طور کلی، درمانگر روی اهداف خاصی تمرکز خواهد کرد و هر مرحله از فرآیند را برای شما توضیح داده و اغلب تکالیفی را برای شما فراهم می‌کند تا قبل از قرار بعدی‌تان آن ها را تکمیل کنید.

    منبع:کانون مشاوران ایران-درمان شناختی رفتاری چیست؟ تکنیک های درمانی

     

    Mahsa
    يکشنبه 17 مهر 1401 - 13:10
    بازدید : 156

    گیاه کاسنی: خواص عرق کاسنی از نظر روان شناسی و طب سنتی

    بررسی خواص گیاه کاسنی و عوارض جانبی آن
    گیاه کاسنی نوعی گیاه پر خاصیت است (cichorium intybus) که از قسمت ریشه و سایر اعضای خشک آن, جهت مصارف دارویی استفاده می کنند. با گیاه کاسنی محصولات گیاهی زیادی درست می شود که معروف ترین آن ها عرق کاسنی می باشد. در ادامه شما را با فواید کاسنی و روش های مصرف آن بیشتر آشنا می کنیم.

    ارزش غذایی گیاه کاسنی
    کاسنی حاوی مقادیر زیادی آهن, منیزیم, روی, کلسیم, ویتامین های k ,E ,C ,B6, A پتاسیم و منگنز است. در هر نصف لیوان عصاره ی کاسنی, به مقدار ۷/۰ گرم از فیبر, ۹/۷ گرم از کربوهیدرات و ۹/۳ گرم قند به دست می آوریم.

    فواید کاسنی
    کاسنی فواید بسیار زیادی دارد که به چند مورد از آن ها اشاره خواهیم کرد:

    مفید برای مشکلات گوارشی
    کاهش دهنده اشتها
    ملین وضع مزاج
    بهبود دهنده اختلالات کیسه صفرا و کبد
    بهبود دهنده تپش قلب و ضد سرطان.
    ادرار آور
    شستشو دهنده کلیه ها
    بسیاری از پزشکان سنتی تهیه خمیری از برگ کاسنی برای التیام جای سوختگی را توصیه می کنند.
    کاسنی به چه شکل هایی استفاده می شود ؟
    از همه ی قسمت های گیاه کاسنی علل الخصوص برگ ها و ریشه ی آن برای مصارف مختلفی استفاده می شود. در ادامه به تفصیل به اشکال مختلف استفاده آن خواهیم پرداخت.

    ۱) قسمت برگ و ریشه کاسنی برای صفرا به منزله محرک عمل می کند و موجب می شود تا فرآیند هضم بهتر انجام بگیرد.

    ۲) برای بهبود تب های طولانی و ممتد, نوشیدن آب کاسنی کاملا پخته شده به همراه سکنجبین توصیه می شود.

    ۳) مصرف تخم کاسنی به منظور بهبود تنگی نفس و سردرد بسیار مفید است.

    ۴) نوشیدن جوشانده کاسنی به همراه رازیانه جهت دفع سموم مضر بدن و همچنین افزایش یافتن اشتها بسیار مفید می باشد.

    ۵) مصرف عصاره ی برگ های کاسنی جهت رفع التهاب و ورم در ناحیه چشم ها توصیه می شود.

    اطلاعات دارویی کامل کاسنی
    قسمت ریشه ی کاسنی متشکل از ۶۸ درصد ماده اینولین است، اینولین نوعی از انواع فیبرهاست که به اسم فروکتان شناخته شده است و به باکتری های مفید ساکن روده شما غذا می رساند.

    مزایای نوشیدن عرق کاسنی
    مفید برای لاغری
    طبق تحقیقات انجام شده فیبری که در قسمت ریشه کاسنی موجود است اشتها را کنترل می کند و منجر به کاهش وزن شما می شود.

    مفید برای کبد چرب
    عصاره برگ تازه چیده شده کاسنی و یا عرق کاسنی موجب می شود کبد چرب شما بهبود یابد.

    مفید برای جوش های صورت
    عرق کاسنی ماهیت سردی دارد و در نتیجه از جوش هایی که به دلیل گرمی روی صورت شما می روید پیشگیری می کند.

    درخشش پوست
    ریشه کاسنی حاوی مقادیر زیادی بتاکاروتن است که در نتیجه التهاب و ورم پوست شما را کاهش می دهد. این ماده همچنان موجب می شود مقادیری کلاژن ترشح شود که با ترشح آن جوانی و طراوت به پوست بر می گردد.

    روش مصرف کاسنی و مقدار آن
    مقدار مصرف کاسنی ارتباط مستقیم به شرایط بدن شما سن شما و عوامل دیگری دارد. متاسفانه تصور غلطی که در این باره وجود دارد این است که عامه مردم فکر می کنند چنین گیاهانی چون شیمیایی نیستند می توانند مداوم و سرخود مصرف شوند، در صورتی که مصرف خودسرانه آن ها ممکن است در شرایطی خطرناک نیز باشد.

    بهتر است از یک متخصص روش مصرف و مقدار آن را متناسب با شرایط خود بپرسید.

    شرایط منع مصرف در عرق کاسنی

     ۱ ) دوران بارداری
    عرق کاسنی ممکن است عضلات دهانه رحم را تحریک کند و سلامت جنین و یا حتی مادر را به خطر بیندازد. به همین دلیل مصرف خودسرانه آن توصیه نمی شود.

     ۲ ) بیماران کم بینا
    عرق کاسنی در بلند مدت عروق ناحیه شبکیه را تحلیل می برد و بینایی را تحت الشعاع قرار می دهد.

    ۳ ) بیماران گوارشی
    عرق کاسنی ممکن است موجب ترش کردن معده شما و سو هاضمه بشود.

    شرایط احتیاط برای مصرف عرق کاسنی
    اگر نسبت به کاسنی حساسیت دارید سعی کنید حتی به برگ آن نیز دست نزنید. علاوه بر آن همان طور که در سطرهای قبلی گفتیم کاسنی کیسه صفرا را تحریک می کند بنابراین برای افرادی که مبتلا به سنگ کیسه صفرا هستند مضر می باشد.

    منبع:کانون مشاوران ایران-خواص عرق کاسنی از نظر روان شناسی و طب سنتی

     

    Mahsa
    شنبه 16 مهر 1401 - 18:53
    بازدید : 129

    مشاوره فردی خوب در تهران به چه نحوی به افراد کمک می کند؟ یک درمانگر آموزش دیده می تواند به افراد کمک کند تا یک سری تغییراتی را در سبک زندگی شان ایجاد کنند.

    همچنین آنها می توانند در شناسایی علل مربوط به اختلالات کمک کنند و یک سری استراتژی هایی را برای تغییر تفکرات و رفتارهای ناخواسته پیشنهاد بدهند.

    درمان می تواند افراد را به مهارت های مناسبی تجهیز کند تا آنها علائم موجود را مدیریت کنند، استرسشان را کاهش دهند و کیفیت زندگی خودشان را بهبود دهند.

    مشاوره فردی خوب در تهران
    مشاوره گروهی زمانی صورت می گیرد که یک گروه از افراد دارای مشکلات متقابل، با هم در یک اتاق بنشینند و در مورد مشکلات متقابل موجود مشورت دریافت کنند.

    در این روش درمانی یک ساختار حمایتی وجود دارد و این افراد در اغلب زمان ها می توانند در حین ملاقات با افراد دارای شرایط بد، از این روش درمان استفاده کنند. مشاوره فردی یک مورد کاملا بدیهی می باشد.

    اهداف مشاوره فردی چیست؟
    با این وجود، اهداف مربوط به مشاوره شامل پنج هدف عمده می باشند:

    تسهیل تغییر رفتاری
    تقویت توانایی فرد برای ایجاد و نگه داشتن روابط
    افزایش کارایی درمانجو و توانایی وی برای مقابله
    افزایش کارایی و توانایی درمانجو برای مقابله با شرایط موجود
    تقویت فرآیند تصمیم گیری و افزایش توانایی درمانجو
    رشد.
    مزایای مربوط به مشاوره فردی چه مواردی می باشند؟
    مشاوره فردی به دلایل مختلفی مفید می باشد، همانند:

    افزایش خود آگاهی فردی،
    تشویق به خود اکتشافی،
    شناسایی محدودیت ها،
    افزایش مهارت های ارتباطی
    استفاده از مهارت های ارتباطی سالم.
    آیا مشاوره فردی رایگان می تواند مفید باشد؟
    این مشاوره می تواند به شما کمک کند تا با احساسات و موقعیت ها مقابله کنید. این روش می تواند برای احساسات مربوط به خشمگینی، ترس، اضطراب، خجالت و وحشت زدگی مفید باشد.

    همچنین این روش یک ابزاری در اختیار شما قرار می دهد که برای مقابله با عزت نفس پایین و افسردگی مفید می باشد. درمان می تواند یک سری از مشکلات را درمان کند.

    این مشاوره به صورت چت است و قطعا از مشاوره تلفنی و یا حضوری تاثیر کمتری دارد.

    آیا مشاوره موثر می باشد؟
    تحقیقات صورت گرفته نشان داده اند که مشاوره در درمان اضطراب و افسردگی، بسیار موثرتر از قرص و یا دارو درمانی است. البته روش نوروفیدبک هم می تواند مفید باشد.

    همچنین این مشاوره تاثیری برابر با درمان از طریق داروها دارد – و حتی در برخی مواقع تاثیر بهتری دارد و بیشتر طول می کشد. … در مورد برخی از افراد که “درمان” یک کلمه ترسناکی می باشد.

    می توانید از سایت مشاورانه به صورت رایگان مشاوره فردی آنلاین دریافت کنید.

    مراحل مربوط به مشاوره چه مواردی هستند؟
    شش مرحله مربوط به مشاوره عبارتند از:

    مرحله ۱: قبل از تفکر. این مرحله از طریق دو مولفه کاملا مشخص توصیف می شود:

    الف) فرد توانایی لازم برای مشاهده یا شناخت مشکل را ندارد، و

    یا ب) درمانجو می خواهد که یک فرد دیگری تغییر کند (آنها مشکل دارند، من هیچ مشکلی ندارم).

    منبع:کانون مشاوران ایران-مشاوره فردی خوب تهران

     

    Mahsa
    شنبه 16 مهر 1401 - 17:53
    بازدید : 133

    تفاوت استرس و اضطراب. فرق اضطراب و استرس و افسردگی. درمان استرس و اضطراب. استرس و اضطراب دو فرآیند فیزیولوژیکی هستند که در همه افراد اتفاق می افتد. با این حال، در حالی که هر دو در سال‌های اخیر افزایش یافته‌اند ، بسیاری از افراد در تمایز بین این دو وضعیت روانی مشکل دارند. 

    در این مقاله به شباهت‌ها و تفاوت‌های بین استرس و اضطراب می پردازیم و به این موضوع می‌پردازیم که چگونه، در صورت عدم درمان یا در موارد شدیدتر، این شرایط می‌توانند به اختلال تبدیل شوند. ما همچنین نگاهی به چند مکانیسم مقابله ای می اندازیم که برای درمان آن ها موثر می باشد. 

    استرس و اضطراب چقدر شبیه هم هستند؟
    هر دو پاسخ‌ با مجموعه‌ای از علائم تقریباً یکسان همراه هستند. به عبارت دیگر، هنگامی که فرد اضطراب یا استرس را تجربه می کند، ممکن است علائم زیر را تجربه کند:

    بی خوابی (مشکل خواب)
    مشکلات تمرکز
    خستگی
    تنش عضلانی
    تحریک پذیری

    تفاوت بین استرس و اضطراب چیست؟
    باوجود اینکه استرس و اضطراب می تواند علائم مشترکی را ایجاد کند، خصوصیات کلی هر بیماری متفاوت است. به عنوان مثال وقتی استرس بیش از حد شود، افراد ممکن است علائم دیگری مانند مشکلات گوارشی یا عصبانیت را تجربه کنند. با این حال، هنگامی که افراد احساس اضطراب می کنند، نگرانی های آن ها بیش از حد می شود و ادامه می یابد. 

     استرس پاسخی به فشارهای روزانه یا یک موقعیت تهدید کننده است، در حالی که اضطراب واکنشی به استرس است. اضطراب، که دلیل مشخصی ندارد، بیشتر طول می کشد و درمان آن دشوارتر است.

    تفاوت اصلی بین استرس و اضطراب در دوره زمانی است که علائم در آن احساس می شود. استرس یک پاسخ داخلی طبیعی به یک تهدید است که به عنوان «پاسخ جنگ یا گریز» نیز شناخته می‌شود و بدون آن، نژاد ما زنده نمی‌ماند. 

    با این حال، برای برخی، استرس در تعیین ضرب الاجل یا پاسخگویی به خواسته ها مفید نیست، بلکه باعث آسیب فیزیکی و پریشانی عاطفی می شود. اگرچه استرس ممکن است باعث ایجاد احساس اضطراب شود، اما این با یک اختلال اضطراب تشخیص داده شده متفاوت است.

    اختلال اضطرابی زمانی تعریف می‌شود که اضطراب پایدار، نامتناسب با واقعیت باشد و به طور قابل توجهی در زندگی روزمره فرد اختلال ایجاد کند. 

    5 تفاوت استرس و اضطراب
    وقتی تهدید از بین رفت، استرس می تواند از بین برود، اما پس از ناپدید شدن تهدید، اضطراب همچنان باقی می ماند.
    اضطراب می تواند ناشی از عوامل داخلی بیشتری باشد، در حالی که عوامل استرس زا عمدتاً عوامل بیرونی هستند.
    حتی زمانی که ما تهدید یا علتی را نیز تشخیص نمی دهیم، اضطراب می تواند ایجاد شود.
    استرس می تواند بر نواحی بیشتری از بدن ما تأثیر بگذارد و علائم بیشتری نسبت به اضطراب ایجاد کند
    استرس گاهی اوقات می تواند تأثیرات مثبتی داشته باشد، اما اضطراب فقط تاثیر منفی به همراه دارد.


    علائم استرس
    استرس بر بسیاری از افراد تأثیر می گذارد و می تواند بر سلامت شما تأثیر بگذارد. علائم استرس عبارتند از:

    سردرد
    فشار خون بالا
    درد قفسه سینه
    تپش قلب
    بثورات پوستی
    از دست دادن خواب
    استرس معمولا زمانی از بین می رود که عوامل استرس زا ناپدید شوند. با این حال، استرس مزمن می تواند به اضطراب یا افسردگی تبدیل شود، بنابراین مهم است که در صورت امکان اقداماتی را برای کاهش یا حذف استرس انجام دهید.

    منبع:کانون مشاوران ایران-تفاوت استرس و اضطراب چیست؟

     

    Mahsa
    شنبه 16 مهر 1401 - 17:53
    بازدید : 156

    ترس از مرگ (Thanatophobia ) به طور ذاتی در تمام انسان ها دیده می شود. انسان از بدو زندگی به دنبال امید، آرزو و اهداف خود می رود و مرگ دقیقا برعکس تمام این چیزها می باشد بنابراین طبیعی است که انسان از مرگ بترسد. 

    اما زمانی این ترس تبدیل به فوبیا می شود که زندگی روزانه فرد را مختل کرده و اجازه داشتن یک زندگی عادی و شاد را از فرد بگیرد. شاید اساسی ترین دلیل ترس از مرگ این باشد که تصور مشخصی از مرگ نداریم و این امر می تواند ترسناک و دلهره آور باشد. 

    ترس از مرگ در روانشناسی پدیده پیچیده ای می باشد که به علائم و نکات زیادی بستگی دارد در ادامه توضیحات کاملی در این مورد فراهم شده است:

    مفهوم ترس از مرگ
    بسیاری از افراد تصور می کنند که ترس از مرگ تنها مربوط به اتفاقات پس از مرگ می باشد، اما ترس از مرگ می تواند شامل نحوه یا پروسه مرگ باشد.

    بسیاری از افراد با بالا رفتن سن و بیماری دچار این ترس و وحشت می شوند، معمولا افراد پس از مرگ دوستان و اطرافیانشان نیز درگیر این ترس می شوند. 

    ترس از مرگ در کودکان
    بسیار دیده می شود که کودکان ترس از مرگ والدینشان را دارند که می تواند باعث اضطراب و استرس آن ها شود. کودکان نمی توانند مانند بزرگسالان فکر کنند و موضوع مرگ می تواند برای آن ها بسیار ترسناک باشد نباید این موارد به عنوان اختلالات روانی در نظر گرفته شود اما بهتراست که با روانشناس یا روانپزشک در میان گذاشته شود.

    کودک شما ممکن است از خواب بیدار شود و تنفس شما را در خواب چک کرده یا حتی شما را بیدار کند، نباید ناراحت یا عصبی شوید و بهتر است این اضطراب کودک خود را درک کنید.


    درمان ترس از مرگ
    علائم ترس از مرگ
    علائم این فوبیا همیشگی نیست و شما ممکن است علائم ذیل را فقط هنگام فکر به مرگ عزیزان خود تجربه کنید. علائم فوبیا مرگ شامل موارد زیر می باشد:

    حملات پانیک
    اضطراب بالا
    سرگیجه
    سردرد
    تعریق
    افزایش ضربان قلب
    دل درد
    حالت تهوع
    فوبیا مرگ می تواند تاثیرات روانی زیر را نیز به دنبال داشته باشد:

    دوری از خانواده و عزیزان
    خشم و عصبانیت
    ناراحتی و افسردگی
    احساس گناه
    نگرانی بیش از اندازه
    ترس از پیری و مرگ
    علل ابتلا به ترس از مرگ
    برخی از عوامل می تواند باعث ایجاد این فوبیا در افراد شود که در ادامه به طور کامل به آن ها پرداخته شده است:

    تجربه اتفاقات و ماجراهای نگران کننده در گذشته
    کمرویی و خجالتی در زمان کودکی 
    اختلالات روانی
    ترس از اینکه قرار است آینده ای نامعلوم و عجیب را تجربه کنند.
    سن: طبق تحقیقات صورت گرفته آمار ترس از پیری و مرگ در دهه دوم زندگی بالا رفته و سپس به مرور روند نزولی پیدا می کند.
    بالا بودن سن والدین: افراد در سنین بالا ترس کم تری از مرگ دارند. البته هرچقدر هم که افراد مسن از روند پیری و مرگ خود بترسند‌، از ترس فرزندانشان کم تر می باشد.


    عدم تواضع: عدم تواضع می تواند باعث افزایش نگرانی افراد شود. تواضع بالا باعث می شود که افراد بیش تر آماده مرگ باشند و برای مسائل مهم آمادگی بالاتری داشته باشند.
    مشکلات سلامتی: مشکلات سلامتی که شامل مشکلات جسمانی و روانی می شود باعث افزایش نگرانی و اضطراب افراد در مورد مرگ می شود.
    جنسیت: زنان و هم مردان هردو در برخی از شرایط ترس از مرگ را تجربه می کنند اما براساس تحقیقات انجام شده زنان، در دهه پنجم زندگی نیز با ترس از مرگ مواجه می شوند.
    از دست دادن کنترل: برخی از امور غیرقابل پیشبینی مانند مرگ در زندگی توسط خود فرد قابل کنترل نیست. برخی از افراد با انجام چک آپ و مراجعه مکرر به دکتر سعی میکنند آن را کنترل کنند. این افراد ممکن است به وسواس یا اضطراب شدید دچار شوند که باعث اختلال در زندگی آن ها می شود.

    منبع:کانون مشاوران ایران-درمان ترس از مرگ| سایه سیاه مرگ را از زندگیت دور کن

     

    Mahsa
    شنبه 16 مهر 1401 - 17:50
    بازدید : 137

    مهارت های زندگی مشترک

    ۱۰ مورد از مهارت هایی که هر زن و شوهری لازم است بدانند.
    همه ی زوج هایی که زندگی مشترک خود را شروع می کنند قصد دارند تا ابد با همسر خود زندگی کنند و حتی فکر طلاق هم به ذهنشان خطور نمی کند. در صورتی که همیشه امور بر اساس برنامه پیش نمی رود و ممکن است اتفاقات ناخوشایندی بین شما رخ بدهد و به طلاق بیانجامد.

    زوجینی که تصمیم به طلاق می گیرند در واقع نمی توانند ارتباط درستی با یکدیگر برقرار کنند پس بنابراین به زندگی مشترک خود خاتمه می دهند.

    زندگی مشترک اصلا قابل پیش بینی نیست. در دوران نامزدی شما فرصت پیدا می کنید تا با همسر خود رفت و آمد کنید و نسبت به شخصیت او شناخت پیدا کنید اما تا زیر یک سقف زندگی مشترک خود را آغاز نکنید او را کاملا نخواهید شناخت.

    انواع مهارت های زندگی مشترک
    در ادامه مهارت هایی را به شما معرفی خواهیم کرد تا در زندگی مشترک خود به گار گیرید و به شادکامی برسید.

    اولین مهارت : حل کردن مشکلات
    این مهارت که اولین مهارت نیز عنوان شده است از مهم ترین مواردی است به آن خواهیم پرداخت. اگر شما نتوانید مشکلات را به راحتی حل کنید، مهارت های دیگر نیز اهمیت خود را از دست می دهند. اما مهارت حل مشکلات به چه معناست؟

    مهارت حل کردن مشکلات به این معنی است که اگر با همسرتان در موردی به اختلاف نظر رسیدید بتوانید با صحبت کردن و مذاکره آن را حل و فصل کنید و به خواسته ها و نظرات دیگری احترام بگذارید.

    به عبارت دیگر باید بدانید چه چیزی ارزش پافشاری کردن را دارد و در چه مواقعی لازم است تا کوتاه بیایید.

    به طور معمول زوجین در دو سال اول زندگی مشترک خود این مهارت را ندارند و نسبت به آن تسلط کافی ندارند زیرا هر دو طرف سعی دارند تا حرف خودشان را به کرسی بنشانند، در صورتی که بعدها متوجه خواهید شد همیشه حرف حرف خودتان نیست.

    دومین مهارت : مقدم داشتن همسر در هر موردی
    دیکسون اعتقاد داشت اول خداوند سپس همسر. او همسر را حتی بر فرزند نیز مقدم می دانست. دیکسون در رابطه با زندگی خود نیز معتقد بود که همسرش همه کس اوست و تحت هیچ شرایطی جایگاه او را تنزل نمی دهد.

    سومین مهارت : توسعه و رشد فردی
    همواره باید به این فکر کنید که رابطه خود را دوام ببخشید. مثلا می توانید در این باره از خودتان بپرسید :

     ۱ ) چه کاری از دستم بر می آید که همسر ایده آلی باشم؟

    ۲ ) چه کاری باید بکنم که چندین سال دیگر هم در چشم همسرم جذاب باشم؟

    ۳ ) آیا بهتر نیست که تحصیلات خود را ادامه بدهم؟

    ۴ ) آیا بهتر نیست که کسب و کار خود را راه اندازی کنم؟

    ۵ ) چطور می توانم به همسر خود نشان دهم که او را از هر نظر پشتیبانی می کنم؟

    دیکسون همچنین پیشنهاد می کند در زندگی خود تغذیه سالمی داشته باشید، پس انداز کنید و آینده نگری اقتصادی داشته باشید تا آینده ی خوب خود و همسرتان را تضمین کنید. خلاصه این مورد این است که بکوشید تا بهترین زندگی را برای خود و همسرتان رقم بزنید.

    چهارمین مهارت : بخشش
    وقتی رابطه تان را هنوز رسمی نکرده اید و نامزد هستید ممکن است نسبت به کوچک ترین خطای همسر خود بخشش نداشته باشید و تصمیم بگیرید رابطه عاطفی تان را با نامزدتان قطع کنید. هنگامی که ازدواج می کنید و با همسر خود پیمان می بندید باید بخشش خود را ارتقا دهید و تقویت کنید.

    اگر خطایی از همسر خود دیدید به خود نهیب بزنید که هیچ کسی از هر نظر کامل نیست و خودتان هم نقص هایی در وجود خود دارید که نمی توانید آن ها را ببینید.

    اگر در این مهارت ضعیف هستید لازم است تا از یک فرد متخصص مشورت بگیرید.

    وقتی بخشش در زندگی شما جایی ندارد باید این را بپذیرید که رابطه ی شما به بن بست می رسد. به یاد داشته باشید که هیچ رابطه ای بدون بخشش دوام نخواهد داشت و هر چقدر که عشق بین شما حکم فرما باشد اما تا بخششی در کار نباشد هیچ اتفاق مثبتی در زندگی شما نخواهد افتاد.

    دیکسون از هر نظر تاکید می کند که اگر در هیچ موردی بخشش ندارید بهتر است مجرد باشید و زندگی متاهلی را آغاز نکنید.

    پنجمین مهارت : خلاقیت
    شاید مدتی پس از ازدواج احساس کنید که زندگی تان کاملا یکنواخت شده و لازم است تفریحی برای زندگی خود در نظر بگیرید.

    این تفریح می تواند از یک پیاده روی ساده گرفته تا یک پیک نیک و یا حتی بازی منچ باشد. باید از هر موقعیتی استفاده کنید تا برای خود و همسرتان تفریح ایجاد کنید.

    ششمین مهارت : تمرکز کردن بر روی ویژگی های مثبت
    گاهی اوقات لازم است تا خصوصیات اذیت کننده همسرتان را نادیده بگیرید و تمرکزتان را روی ویژگی های خوشایند همسرتان بگذارید.

    دیکسون در این باره نیز اعتقاد دارد قطعا کفه ترازوی ویژگی های خوب شخصیت همسر شما نسبت به کفی منفی سنگین تر بوده است که شما عاشق او شدید و با او ازدواج کرده اید. پس از این به بعد نیز سعی کنید توجه خود را به روی خصوصیات مثبت او بگذارید.

    هفتمین مهارت : ایمان قلبی نسبت به خوشبختی
    باید از اعماق قلب خود ایمان داشته باشید که همسرتان عاشق شماست. دیکسون به این موضوع اشاره می کند که شاید همسر شما هر روز با زبان به شما یادآوری نکند که عاشق شماست و چه اندازه برایش مهم هستید اما باید از رفتارهای او متوجه شوید چقدر برایش با ارزش هستید.

    وقتی شما این طرز فکر را نسبت به همسرتان داشته باشید، او نیز همین رویه را در پیش می گیرد و متوجه می شود شما تا چه اندازه به او اهمیت می دهید.

    هشتمین مهارت : پذیرش شناخت مجدد
    ممکن است پس از مدت کوتاهی زندگی مشترک تصور کنید که همسر خود را خیلی خوب و بهتر از هر کسی می شناسید اما خبر بد این است که انسان ها در طول زندگی خود بارها عقاید و رفتار خود را تغییر می دهند تا به کمال برسند.

    منبع:کانون مشاوران ایران-مهارت های زندگی مشترک

     

    Mahsa
    شنبه 16 مهر 1401 - 17:48
    بازدید : 143

    ۱۵ مهارت ارتباطی که برای یک زندگی شاد لازم دارید

    هر زوجی در زندگی مشترک خود به دنبال عشق و آرامش می گردد و هیچ کس قلبا نمی خواهد که دائما در مشاجره و کشمکش باشد. اما سوالی که در این بین پیش می آید این است که چگونه باید این آرامش را در زندگی مشترک به وجود بیاورم؟

    قبل از این که شما زندگی مشترک خود را آغاز کنید باید مهارت های همدلی و صبر و در کل مهارت های یک زندگی مشترک را بیاموزید.

    مهارت های زندگی زوجین چیست؟
    نحوه ی قدردانی کردن از زحمات همسر، کنترل کردن ناراحتی، از خود گذشتگی و غیره چند مورد از مهارت های لازم برای یک زندگی مشترک سالم و شاد می باشد.

    چندین مورد از این مهارت را با هم مرور خواهیم کرد :

    ۱) ارتباط برقرار کردن :
    زوجین لازم است با یکدیگر ارتباط درستی برقرار کنند. کسانی که با کوچک ترین اختلاف نظر شروع به دعوا و مشاجره می کنند در واقع نمی توانند ارتباط صحیحی با همسر خود برقرار کنند. پیش از این که زندگی مشترک را شروع کنید لازم است که این مهارت ها را فرا بگیرید.

    اگر این مهارت ها را به خوبی یاد بگیرید هنگام شروع یک اختلاف و مشاجره مشکلات را به راحتی حل خواهید کرد. زبان بدن صحیح کنترل کردن لحن و جلوگیری از فحاشی و بی حرمتی چند مورد از مهارت های صحیح برقراری ارتباط می باشد.

    ۲) پیروی از یک سبک زندگی سالم
    یک زندگی سالم باید از دو بعد بررسی شود: جسم سالم و روح سالم

    قبل از ازدواج لازم است تا روح خود را آماده ی پذیرش ازدواج کرده باشید. ذهن انسان نیز زیر مجموعه ی روح او قرار می گیرد چرا که به وسیله ی ذهن است که انسان فکر می کند مضطرب می شود و یا به آرامش می رسد. در یک زندگی سالم شما به راحتی می توانید با ذهن خود امور  را مدیریت کنید و به یک آرامش نسبی برسید.

    از نظر بعد جسمانی نیز شما می توانید با پیروی از یک رژیم غذایی سالم ورزش و بهداشت جسمانی نسبت به سلامت جسم خود مطمئن شوید.

    نکته حائز اهمیت دیگر این است که سلامت هر دوی ابعاد بدن در گرو یکدیگر می باشد. یعنی سلامت جسم شما زمانی محقق می شود که از نظر روحی نیز سلامت داشته باشید و بالعکس.

    ۳)توانایی مدیریت مالی
    متاسفانه همیشه مسائل مالی سهم بزرگی در طلاق زوجین به ویژه زوجین جوان دارد. اگر بتوانید مسائل مالی را به خوبی مدیریت کنید آرامش زندگی خود را تا حدودی تضمین خواهید کرد.

    وقتی دختر و پسر از نظر پس انداز کردن یا خرج کردن شبیه به یکدیگر نباشند به شدت به مشکل خواهند خورد و مشاجرات آنان ادامه دار می شود. در یک زندگی مشترک زن و شوهر باید از درآمد یکدیگر بدهی هایی که دارند و مبلغ پس اندازی که دارند کاملا اطلاع داشته باشند و چیزی را از یکدیگر پنهان نکنند.

    ۴) اهداف شخصی
    هر انسان موفقی باید با خود به این نتیجه رسیده باشد که چه هدفی در زندگی دارد. اگر شما با خودتان و اهدافتان کنار نیامده باشید چطور می توانید با شریک عاطفیتان و اهدافش سازگاری داشته باشید. هر جای زندگی که باشید مهم نیست زمانی را برای خود اختصاص دهید و به این فکر کنید که چه هدفی دارید.

     ۵ ) گوش دادن صحیح
    مهارت های شنیداری در زندگی مشترک اهمیت بسیار زیادی دارد. شما با رعایت چند مورد ساده می توانید این مهارت را در خود پرورش دهید.

     ۱ ) موقع حرف زدن و گوش دادن به صحبت های فرد مقابل حالت تدافعی نداشته باشید.

    ۲ ) سعی کنید ناراحتی و عصبانیت خود را کنترل کنید و چند ثانیه قبل از صحبت کردن مکث کنید و به عواقب آن کمی فکر کنید.

       ۳ ) برای صحبت کردن فقط به دنبال کلمات نباشید و با آن ها بازی نکنید سعی کنید تا منظور خود را به راحت ترین شکل خود به همسرتان برسانید.

     ۴ ) گاهی اوقات لازم است فقط گوش بدهید نه این که مثل طوطی راه حل ارائه بدهید. گوش دادن به تنهایی هم می تواند مشکلات را حل کند.

    ۵ ) همسر خود را بابت قصوری که اتفاق افتاده قضاوت نکنید یا به هیچ عنوان سرزنش نکنید.

    وقتی کسی در نزد شما ابراز پشیمانی می کند نباید شروع به سرزنش کردن او کنید. با او همراهی کنید و او را مطمئن کنید که هر اتفاقی پیش بیاید شما او را حمایت خواهید کرد

    منبع:کانون مشاوران ایران-۱۵ مهارت ارتباطی که برای یک زندگی شاد لازم دارید

     

    Mahsa
    يکشنبه 10 مهر 1401 - 14:48
    بازدید : 131

    آمار سایت

    آنلاین :
    بازدید امروز :
    بازدید دیروز :
    بازدید هفته گذشته :
    بازدید ماه گذشته :
    بازدید سال گذشته :
    کل بازدید :
    تعداد کل مطالب : 1005
    تعداد کل نظرات : 4

    خبرنامه